سه‌شنبه

توطئه اصحاب پیامبر برای جلوگیری از امامت علی – 2



توطئه برای ترور پیامبر 

سران اصحاب پیامبر وقتی دیدند که پیامبر درباره جانشین کردن علی جدی است نقشه ترور پیامبر چیدند.

این داستان که تکمیل کننده داستانتهای غدیر است چند روایت مختلف دارد. یکی از آنها را از نوشته علی بن ابراهیم قمی ( مفسر بزرگ معاصر کلینی متوفی 300 خورشیدی از اعراب جایگیر در قم و مفسر بزرگ امامیه احتمالا از قبیله اشعر) ترجمه می کنیم:

چون آخرین روز ایام التشریق (13 ذو الحجه) الله سوره « اذا جاء نصر الله و الفتح» را فرستاد. پیامبر گفت «خبر مرگم را داده اند» سپس بانگ زد که نماز جماعت است در مسجد خیف.

مردم گرد آمدند. پیامبر به مردم گفت قرآن و خاندانش راهنمایشان بعد از مرگ رسول خواهند بود.

مردم با هم جمع شدند و گفتند:محمد می خواهد که امامت را به خانواده خودش بدهد.
پس چهار تن از آنها به مکه رفتند و وارد کعبه شدند و باهم عهد و پیمان بستند و پیمان نامه نوشتند که وقتی محمد بمیرد یا کشته شود این امر هیچگاه به خاندانش برنگردد.

پس الله آیه 79-80 سوره زخرف را نازل می کند.
{ این آیه در اوائل بعثت پیامبر درباره برخی از سران قریش آمده بوده است و حدیث سازان می خواهند آن را به این داستان مجعول نسبت دهند)

چون پیامبر به غدیر خم رسید آیه ای دیگر نازل شد:
ای پیامبر! آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است را برسان و اگر نکنی رسالتش را نرسانده ای. الله تو را از گزند مردم حفاظت خواهد کرد.
پیامبر می ایستد دست علی را بلند کرده و خطاب به مردم می گوید :
« بدانید که هرکه من مولایش بوده ام علی مولایش خواهد بودو ...»

14 مرد که امامت علی و خاندانش را نمی خواستند نقشه قتل پیامبر را کشیدند.
جبرئیل در راه پیامبر را خبر می کند و یکی از یاران پیامبر هم صدای جبرئیل را می شنود.
پیامبر به آنان نزدیک میشود و نامشان را صدا می زند و آنان ترسیده به میان مردم متواری میشوند. پیامبر از روی شترها آنها را شناسایی می کند. آنان نزد پیامبر می روند و سوگند خوردند که توطئه نکرده بودند.

حدیث سازان آیه 74 سوره توبه را به این ماجرا استناد میدهند درحالیکه این آیه درباره منافقی از مدینه به نام جلاس ابن سوید ابن صامت در نیمه دوم سال نهم هجری نازل شده بود.

داستان غدیر- امیر حسین خنجی – ص 81 تا 85 الکترونیک

مشروح روایت را بخوانید:







 

توطئه های اصحاب پیامبر برای جلوگیری از امامت علی - 1



عیاشی از زبان امام باقر نوشته که وقتی علی را پیامبر به ولایت منصوب کرد اصحابش نزدش رفتند و گفتند یا امامی جز علی را بیاور یا او را تبدیل کن، و اگر ابوبکر یا عمر را بجای او تعیین کنی ما اطاعت خواهیم کرد.

به پیامبر وحی رسید و چنین به او گفته شد:
سوره یونس آیه 15
کسانیکه امیدی به دیدار ما ندارند می گویند که قرآنی جز این بیاور یا آن را تبدیل کن. بگو من حق ندارم که آن را از پیش خودم تغییر دهم، من فقط از آنچه به من وحی میشود پیروی می کنم. من اگر از پروردگارم نا فرمانی کنم از شکنجه روز بزرگی می ترسم.
[عیاشی می خواهد سوره ای که درباره منکران قرآن است را به علی نسبت دهد]

منبع: داستان غدیر – امیرحسین خنجی – صفحه: 81 الکترونیک

دوشنبه

دانلود کتاب بازخوانی داستان غدیر خم

نویسنده: امیرحسین خنجی

نظر نویسنده کتاب:

در این کتاب نه می‌خواهم کە در نظریۀ مذهبی غدیر خم تشکیک کنم نه می‌خواهم کە آن‌را اثبات کنم؛ بل‌کە برآن شده‌ام کە احادیث و روایتهای انتصابِ امیرالمؤمنین علی بەامامت و ولایت، و احادیث و روایتهای اثبات امامت و ولایتِ او را از درونِ معتبرترین متونِ مذهبیِ کە از اواخرِ سدۀ سوم تا اوائلِ سدۀ پنجم هجری توسط نظریه‌پردازانِ بزرگِ مذهبِ تشیعِ امامی تألیف شده است بیرون بکَشَم و در کنارِ هم بگذارم و برای بازخوانیِ آسان در پیشِ روی خواننده قرار دهم. 

اگرچە این نوشته در بازخوانیِ انتقادیِ بخشی از تاریخ اسلام است، ولی من قضاوت و نظر و عقیدۀ خودم را در موضوعاتِ مطرح‌شده در متن کتاب دخالت نداده‌ام، نوشته‌های بزرگانِ مذهبِ امامیه را ۔بی‌طرفانه۔ نقل کرده‌ام، و هرجا کە لازم بوده است توضیحِ کوتاهی بەقصدِ روشن‌تر شدنِ مطلب در زیرنویس صفحه‌ها داده‌ام.

این کتاب را دانلود کرده بخوانید تا بفهمید ملایان شیعه چه داستانها و احادیث تخیلی و جعلی درباره امامت علی ساخته اند.

شیعیان زیدی امام را انتخابی می دانستند نه انتصابی

در نظریه شیعیان زیدی وصیت و نص – به مفهوم نصب الهی و نبوی امام – هیچ جایگاهی نداشت، زیرا امامت در نظریه آنها یک مقام انتخابی بود.

نزد آنها علی و فرزندان و نوادگانش به خاطر آنکه از خاندان پیامبر بودند حق دار مقام جانشینی او و امامت و خلافت بر مسلمین بودند، با این حال گفتند اگر مسلمانان به اختیار و راده خودشان کسی از بیرون این خاندان را امام کنند به شرطی که بر سر او اتفاق نظر باشد، امامت این امام مشروع است حتی اگر علی یا یکی از فرزندان و نوادگان علی نباشد.

بر همین اساس بود که آنها امامت ابوبکر ، عمر و عثمان را مشروع شمردند.



این نظریه نزد زیدیه «جواز امامت مفضول با وجود فاضل» نامیده شد.



به عبارت دیگر، شیعیان زیدی عقیده نداشتند که علی و خاندان علی از جانب الله و پیامبر برگزیده شده باشد تا امامتش تحمیلی و پذیرش امامتش اجباری باشدو حکومت دیکران را نامشروع بدانند..

داستان انتصاب علی در غدیر خم نزد شیعیان زیدی هیچ جایگاهی نداشت زیرا در دهه 120 هجری که تشیع زیدی در عراق پدید آمد و سپس در دهه 140 هجری که نام رسمی گرفت هنوز کسی داستان منصوب شدن علی به امامت در جایی به نام غدیر خم را روایت نکرده و کسی آن را نشنیده بود [ حدیث غدیر جعلی است؟].

منبع: داستان غدیرخم نوشته امیرحسین خنجی صفحه 20 و 21

سه‌شنبه

ولایت، ولی و مولا برآمده از سنتهای برده داری عربستان است

اصطلاحات ولی و مولا و ولایت در زبان اسلامی هیچ بار تقدس آمیزی ندارند، بلکه اصطلاحات متداول برخاسته از یکی از سنت های اجتماعی قبایل عربستان بودند که سپس همچون بسیاری از دیگر سنتهای اجتماعی آنها تبدیل به سنتهای مرسوم به اسلامی شده بودند.
اما در روایتهای مذهبی اهل تشیع امامی «مولا» مفهوم نوینی با بار تقدس آمیز یافته و به معنای «ولی امر و سرپرست کل» شده و به تبع آن «ولایت» نیز بار تقدس آمیز گرفته است.

ولایت یک اصطلاح بر آمده از سنتهای برده داری در بخشی از قبایل عربستان – به ویژه در حجاز- پیش از ظهور اسلام بود. کسی که برده کسی بود «عبد» نامیده میشد. به صاحب برده نیز «رب» ( جمعش ارباب) می گفتند.
برده چنانچه آزاد میشد، رسم چنان بود که برای همیشه در پیوند با صاحب پیشینش و در خانواده او بزید. در چنین حالتی طبق یک قرارداد عرفی پیوند نوینی در میان آزاد کننده و آزاد شده بر قرار میشد که «ولایت» نام داشت. برده آزاد شده مولا برای آزاد کننده اش بود و آزاد کننده مولا برای آزاد شده. واژه جایگزین مولا نیز ولی بود. ولی و مولا دو واژه هم معنا و هم مفهوم بودند که از دو لهجه عربی آمده بودند و تفاوتشان در تلفظ بود. ولی جمعش اولیا بود و مولا جمعش موالی.
مولا را در عربی مولی مینویسند.
سنت ولایت در اسلام نیز تایید شد و ادامه یافت.

بعدها که قبایل عرب ایران زمین را اشغال کردند رسم ولایت (مولاگری) را به همراه دیگر رسوم قبایلی با خودشان آوردند، و هر ایرانی که برده اعراب شده و سپس آزاد شده بود مولایش آن عرب شد.اعراب به ایرانیان مسلمان موالی می گفتند.

داستان غدیر خم نوشته:امیرحسین خنجی
صفحه 15 و 16

دوشنبه

آیا برگزیده شدن علی در غدیر خم سندیت دارد؟

چند نکته درباره غدیر خم ضروری است که ذکر شود:
  1. ما وقتی رخدادهای ریز مربوط به سفرهای کاروانی زمان پیامبر را بازخوانی می کنیم متوجه میشویم که جاده کاروان رو میان مکه و مدینه از دره خم نمی گذشته. 
  2. در سخنان علی که در نهج البلاغه گردآوری شده و در سخنانی که امام حسین در کربلا ایراد کرده است، سپس در جریان قیام مختار ثقفی که حقانیت خاندان علی برای خلافت مطرح شد و پس از او در جریان قیام امام زید و پس از او نفس زکیه هیچ اشاره ای به موضوع غدیر خم نشده. همچنین در نامه هایی که بین علی و معاویه رد و بدل شده اشاره ای به غدیر خم نشده است.
  3. داستان غدیر خم در روایتهای شیعه 18 ذوالحجه است. جالب است بدانید. اعراب یمنی به رهبری مالک اشتر در روز 18 ذوالحجه عثمان را کشتند و علی را خلیفه کردند. قبایل یمنی اولین بنیانگذار تشیع علوی بودند ( قبایل یمنی قبل از اسلام اعتقاداتی داشتند که آن اعتقادات را تبدیل به دین شیعه علوی کردند). آنها حدیث غدیر خم را ساختند و آن را مصادف با قتل عثمان و خلافت علی قرار دادند.
در پستهای آینده احادیثی که شیعیان ساخته اند و خیلی مسخره و خنده دار است را برای شما خوانندگان خواهم نوشت.

منبع: داستان غدیر خم - امیرحسین خنجی صفحه 7 و 8

هدف وبلاگ ماشین زمان

با درود به شما خوانندگان گرامی.
تصمیم گرفتم کتابهایی را که می خوانم را به شما معرفی کنم و گزیده ها و نکته های تاریخی را برای شما در این وبلاگ بنویسم.
بخصوص اینکه برخی از شما دوستان فرصت خواندن کتابهای متعدد را ندارید پس من نکات جالب آن را برای شما می نویسم.
امیدوارم مطالب این وبلاگ برای شما عزیزان مفید باشد.